با شروع ماه سپتامبر مارتین اسکورسیزی برای شروع "ماموریت" خود به تایوان میرود و «سکوت» را جلوی دوربین میبرد.
«سکوت» اسکورسیزی به اکران در نوامبر ۲۰۱۵ نزدیک شد
شخصیتهای مذهبی و غیر مذهبی فراوانی در پروژه حماسی اسکورسیزی دخیل هستند. افرادی چون جمیز مارتین، راهب یسوعی مجله «آمریکا» و رِنزو دِ لوسیا، راهب یسوعی آرژانتینی که چندین دهه را در ژاپن سپری کرده و مدیر موزه «۲۶ شهید ناگازاکی» است.
دِ لوسیا تا بحال چند بار با اسکوسیزی ملاقات داشته و ساعتها درباره این پروژه با او به گفت و گو پرداخته است. از دیگر افراد دخیل در این پروژه میتوان به استادان فرهنگ و تاریخ ژاپن در دانشگاه های تایوان و ژاپن، و کارشناسان ژاپنی که جزئیات تاریخی ژاپن قرن هفدهم را در اختیار تیم کارگردان قرار دادهاند اشاره کرد.
یکی از عوامل سرعت بخش به این پروژه، کمپانی سینمایی و تلویزیونی کوانگچی تایپه وابسته به یسوعیها بوده است. بالاخص پدر فِری مارتینسون که قریب به ۵۰ سال است در آسیا سکونت دارد و شبکههای ارتباطی گستردهی او به رونق دادن به این پروژه کمک شایانی کرده است.
اسکورسیزی با پدر آنتونی اوچرلِر، استاد یسوعی تاریخ ژاپن در دانشگاه سوفیای توکیو و دانشگاه سن فرانسیسکو کالیفرنیا، به عنوان مشاور خود درباره جوانب تاریخی جامعه ژاپن و ماموریت یسوعیان در خلال دوران «ستم بزرگ» همکاری میکند.
پدر اوچرلِر در خصوص این پروژه میگوید:
"مراحل پیش از تولید فیلم بسیار طولانی شد – حداقل هشت تا ده سال طول کشید – [و] چندین قرارداد با بازیگران مختلف به تعویق افتاد."
او تا بحال دیدارهای متعددی با تیم تولید و از جمله «بنیسیو دل تورو» – یکی از بازیگران پروژه در آن زمان - داشته است. به علت کندی روند پیشروی مراحل پیش از تولید و تعویق های متعدد، گروه بازیگران اولیه کنار رفتند و جای خود را به بازیگران مطرح جدیدی چون«لیام نیسون»، «کِن واتانابه»، «آدام درایوِر» و «اندرو گارفیلد» دادند.
پدر اوچرلر ادامه میدهد:
"نگرانی من از نحوه تاثیر گذاشتن این پروژه بر روی کلیساهای ژاپنیست: این فیلم در نهایت چه طور فیلمی خواهد بود؟ این فیلم واقعا باید به اعماق فرهنگ ژاپنی و به کوچکترین جزئیات نفوذ کند؛ [چراکه] ژاپنیها به کوچکترین جزئیات فیلم های مربوط به آن زمان ها توجه زیادی میکنند.امیدواریم این محصول در حد و اندازه شهرت اسکورسیزی ظاهر شود."
او در ادامه در نتیجهگیری از صحبتهایش افزود:
"اما مهمترین چیز نفوذ به هسته این داستان و پیام داخل آن است. هم داستان واقعی و هم رمان (که تفاوت هایی دارند) چیزهایی هستند که نیازمند توجه بسیار زیادند، نه از سوی ما یسوعیان، بلکه از سوی تمامی مسیحیان. این داستان به اعماق خیانت و ارتداد نفوذ میکند، و پس از تراژدی مشقت و آزار و اذیت، به این درک میرسد که خداوند بر هر خیانتی غالب است."